زندگی پرتنشِ بازیگر سریال بچه مهندس؛ از ماجرای اهدایِ عضو پسر تا مرگِ همسر - آسمان تو

به گزارش تسنیم، کریم قربانی متولد اول مردادماه 1336 در بندر انزلی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون بیشتر به نقش های کمدی و طنز شناخته می گردد.

از مهمترین آثار کریم قربانی می توان به حضور در سریال مختارنامه، سریال عاشقانه و فیلم ایستاده در غبار اشاره نمود. کریم قربانی از جمله بازیگرانی است که لهجه شیرین محلی دارد و در بیشتر فیلم هایی که در آن ها ایفای نقش نموده با همان لهجه شیرین بوده است. عاشق فوتبال و به خصوص تیم ملوان بندر انزلی است.

این هنرمند کار حرفه ای خودش را از سینما آغاز کرد و سال 1380 در فیلم من ترانه پانزده سال دارم به کارگردانی رسول صدرعاملی به عنوان نوازنده فعالیت داشته است.

گرچه موفقیت این اثر نسبت به آثار شاخص بعدی او مانند سریال مختارنامه، بیشتر نبود، اما تجربه خوبی برای وی محسوب می گردد. او در فصل سوم ستایش بازی نموده؛ او در این سریال در نقش فاضل کسمایی طلب کار حشمت و باغدار ایفای نقش نموده است.

همسرش را در سال 1370 از دست داده و امیر قربانی پسر این هنرمند پیشکسوت در سال 1394 ناگهان دچار ایست قلبی می گردد، او را به بیمارستان بعثت منتقل می نمایند، اما متأسفانه عملیات نجات و پزشکی نتیجه ای مثبت در پی نداشت و امیر جان خود را در اثر ایست قلبی از دست می دهد.

اما این هنرمند، پس از درگذشت فرزندش با اهدای اعضای بدن او به بیماران نیازمند پیوند عضو، به آن ها زندگی دوباره می بخشد.

کریم قربانی در برنامه شب نشینی به همین دوران سخت و پرتنشِ زندگی خودش اشاره نمود. او گفت: من به عشق همسرم پس از فوت او 14 سال ازدواج نکردم همسر خوبی داشتم و حتی نتوانستم بعد از او به ازدواج دوم فکر کنم. هربار که سر خاک همسرم می روم، حس می کنم تازه او را از دست دادم و برای او گریه می کنم.

این بازیگر پیشکسوت بعلاوه تأکید کرد: من پسرم را هم از دست دادم، وقتی می خواستیم جنازه پسرم را تحویل بگیریم از من خواستند اعضای بدن او را اهداء کنم، اول گفتم خیر، اما بعد قبول کردم.

وقتی به خانه آمدم نامه پسرم را که درخواست اهدای اعضای بدنش را نوشته بود، دیدم و از کاری که انجام دادم، شادمان شدم امیر من در حال حاضر زنده است.

قربانی درباره اولین تجربه بازیگری اش که در سریالِ روزگار خوش حبیب آقا رقم خورد، اشاره نمود و اضافه نمود: اولین تجربه بازیگری من در سریال (روزگار خوش حبیب آقا) در سال 1382 بود.

این کار یکی از کار های خاطره انگیز من است که همراه سیروس گرجستانی نقش خود را ایفا کردم. پیشنهادات زیادی برای بازیگری به من شد که می گفتند بدون لهجه بازی کن، اما من با اینکه می توانستم تهرانی صحبت کنم، قبول نکردم.

او اظهار کرد: تنها در دو فیلم قبول کردم بدون لهجه بازی کنم یکی سریال خانگی شهرزاد و دیگری یک فیلم 40 دقیقه ای که نقش یک خان لر را داشتم.

نقطه آغاز من در زمینه بازیگری از آنجا آغاز شد که محمد رضا هنرمند قصد اجرای یک تئاتر را در بندرانزلی داشت. خوشبختانه بازیگری که قرار بود یکی از نقش ها را بازی کند نتوانست در تئاتر حضور پیدا کند و من به جای او نقش را بازی کردم.

این بازیگر پیشکسوت در انتها گفت: من از اینکه خودم را بگیرم خوشم نمی آید، دوست دارم در بازیگری هم خودم باشم، نهایتش این است که کارگردان خوشش نمی آید و می گوید این کار را نکن.